مقدمه: مدّتی مردم منطقه خاورمیانه از خواب غفلت بیدار شده و قیامهای خود را شروع کرده اند. این قیامها کم کم به اروپا کشیده و ابعاد گسترده تری پیدا خواهد کرد. قطعا این بیداری در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی یک شبه رخ نداده بلکه زمینه هایی داشته و دارد که با تحقق آنها این اتفاق عظیم روی داده است.
برآنیم در چند شماره، زمینه های بیداری اسلامی را از نگاه استاد متفکّر شهید مرتضی مطهری مطرح نموده و از اندیشه های ناب ایشان بهره گیریم. نکاتی که هنوز برای ما تازگی دارد و عمق بصیرت این اندیشمند اسلامی را می رساند.
با مطالعه آثار مختلف ایشان می توان زمینه های بیداری اسلامی را در سه بعد گرایشی، بینشی و الگوپذیری خلاصه کرد. با این توضیح که باید در این سه بعد اتفاقاتی رخ دهد تا نتیجه آن یعنی بیداری حاصل گردد.
1- بعد انگیزشی
مهمترین نکته ای که شهید بزرگوار مطهری در این بعد بر آن تاکید دارند مساله احساس شخصیّت است. اگر ملّتی احساس شخصّیّت ننماید هیچگاه دست به قیام و انقلاب نخواهد زد. در اینجا مطالبی از ایشان را که بیانگر اهمّیت و آثار احساس شخصِت و در مقابل، بیانگر خطرات خودباختگی است، مرور می کنیم:
بالاترین سرمایه
مسأله احساس شخصیت مسأله بسیار مهمى است. از این سرمایه بالاتر براى اجتماع وجود ندارد که در خودش احساس شخصیت و منش کند، براى خودش ایده آل داشته باشد و نسبت به اجتماعهاى دیگر حس استغنا و بىنیازى داشته باشد، یک اجتماع اینطور فکر کند که خودش و براى خودش فلسفه مستقلّى در زندگى دارد و به آن فلسفه مستقلّ زندگى خودش افتخار و مباهات کند، و اساساً حفظ حماسه در اجتماع یعنى همین که اجتماع از خودش فلسفهاى در زندگى داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد. واى به حال آن اجتماعى که این حس را از دست بدهد! این یک مرض اجتماعى است.
در جایی دیگر می فرماید:
حیات ملت به این است که آن ملت شخصیتى را در خودش احساس کند. اى بسا ملتهاى عالِم که شخصیت ندارند، واى بسا ملتهاى جاهل که شخصیت خودشان را حفظ کردهاند. اگر الجزایریها بعد از صد و پنجاه سال مبارزه توانستند استعمار فرانسه را به زانو درآورند و به استقلال برسند، براى این بود که در آنها یک حماسه و یک احساس منش وجود داشت. اگر در آن طرف مشرق زمین، ملت دیگرى دارد با قویترین و ثروتمندترین ملتهاى جهان مبارزه مىکند، چرا مبارزه مىکند؟ آیا عدد یا ثروتش با آنها مبارزه مىکند؟ ابداً؛ احساس شخصیت و منش آن ملت مبارزه مىکند، مىگوید: من تو را به آقایى قبول ندارم، من یا باید زنده باشم روى پاى خودم باشم و کسى بر من حکومت نکند و یا باید نباشم.
احساس شخصیّت و حماسه
«بعضى روحیهها فاقد حماسهاند و بعضى داراى حماسهاند، و گفتیم که حماسه، نوعى احساس شخصیت است در مقابل دیگران افرادى هستند در دنیا عارى و خالى از حماسه؛ در خود، همه احساس حقارت و تبعیّت و شکست خوردگى مىکنند، هیچ فکر و عقیده قابل دفاعى در روح آنها وجود ندارد، اگر دفاع کند فقط از مال و جان خود دفاع مىکند، اما چیز دیگر قابل تعلّق و قابل دفاعى ندارد از وطن و قومیت و نژاد و زبان و دین و آئین و حریت و کرامت ذاتى»
بزرگترین نیرنگ استعمار
«گاهى یک جامعه در مقابل جامعه دیگر خودش را مىبازد، خودباخته مىشود، مستسبَع مىشود. گاهى یک جامعه جامعه دیگر را از روى زرنگى با عواملى که دارد خودباخته مىکند. نیرنگ بزرگ استعمار با کشورهاى مستعمره و کشورهاى استعمارزده همین است، کوشش مىکند که کشور استعمارزده اعتماد و ایمان به خودش و ایمان به حیثیت خودش را از دست بدهد؛ به فرهنگ خود، دین خود، ملیت خود، کتابهاى خود، پیشوایان خود، به تاریخ گذشته خود و به هر چه که دارد بىاعتقاد شود، بگوید همه آن هیچ و پوچ بوده، ما که چیزى نیستیم، ما که هیچ هستیم، هر چه هست آنها هستند. این بزرگترین نیرنگ استعمار است؛ بىاعتقاد کردن، بىایمان کردن یک ملت به شخصیت و هویت اجتماعى خودش. کارى مىکند این ملت، «بد» ى که از ناحیه استعمار بیاید بر «خوب» ى که از ناحیه خودش باشد ترجیح مىدهد.»
در همین راستا استاد مطهری بزرگترین هدیه یک رهبر به ملت خود را همین احساس شخصیت و "ایمان به خود" معرفی می نماید:
«بزرگترین هدیهاى که یک رهبر به ملتش مىتواند بدهد «ایمان به خود» است، یعنى آن ملت را به خودش مؤمن کند. یک رهبر ممکن است هدیهاى که به مردمش مىدهد هدیه مادى باشد، ممکن است هدیه سیاسى باشد، استقلال سیاسى به ملت خودش بدهد. ممکن است ایمان به رهبر باشد یعنى ملت معتقد شود که رهبر ما رهبر خیلى بزرگى است. ولى اینها آنقدر مهم نیست که هدیهاى که یک رهبر به ملتش مىدهد این باشد که این ملت را به خودش مؤمن و معتقد کند که بگوید من نباید زیر بار دشمن بروم، زیر بار استبداد بروم، زیر بار استعمار بروم، من از خودم تاریخ دارم، از خودم فرهنگ دارم، من هیچ احتیاجى ندارم که از غرب الگو بگیرم»
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على اله الاطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین.
سلام و رحمت خدا بر روح مطهر امام بزرگوار و شهداى انقلاب اسلامى. امروز بار دیگر ملت ایران سالگرد امام بزرگوارمان را با این تجدید یاد و خاطره، در جهت مکتب امام و راه امام پى میگیرند. هر سال روز چهاردهم خرداد فرصتى است براى مطرح شدن بخشى و بُعدى از ابعاد زندگى مطهر امام و خط مبارک و روشن آن بزرگوار. امسال این روز با روز اول ماه مبارک رجب هم همراه است. ماه رجب، ماه رحمت و برکت الهى است. از پیغمبر مکرم اسلام نقل شده است که فرمود: «اللّهمّ بارک لنا فى رجب و شعبان». این ماه و ماه شعبان، گذرگاه مؤمنان به سوى ماه ضیافت الهى - ماه مبارک رمضان - است. امسال سالگرد امام با یک حادثهى مهم دیگر نیز همراه و همزمان است و آن، بیدارى اسلامى است؛ حادثه و حماسهاى که امام بزرگوار ما انتظار آن را میکشیدند، آرزوى آن را داشتند و از آن خبر هم داده بودند. امام بزرگوار حرکت بیدارى ملتهاى مسلمان را پیشبینى میکرد و خداوند متعال تفضل فرمود، این پیشبینى به وقوع پیوست؛ همچنان که سقوط حکومت شوروى را پیشبینى کرد و خداى متعال آن را تحقق بخشید.
امروز عرایض من در دو بخش است، که امیدوارم بتوانم در مدت کوتاهى این دو بخش را عرض کنم. یک بخش، مرورى است بر درس بزرگ امام بزرگوار ما؛ مرورى بر مکتب ماندگار امام عزیز ما که ذخیرهى ملت ایران است؛ سرمایهاى است که ملت ایران با تکیهى بر آن، با در دست داشتن این سرمایه، توانسته است گذرگاههاى دشوارى را که به طور معمول و متعارف در سر راه ملتى با چنین آرمانهائى قرار دارد، طى کند. یک بخش هم نگاه به مسائل منطقه است.
من چند نمونه از مظهر عقلانیت امام عرض میکنم. اولین نمونه، همین گزینش مردمسالارى براى نظام سیاسى کشور بود؛ یعنى تکیهى به آراء مردم. انتخاب مردمسالارى، یکى از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود. قرنهاى متمادى حکومتهاى فردى بر کشور ما حکومت کرده بودند و حتّى در دورانى که در ایران جریان مشروطه به وجود آمد و بظاهر جریان قانون در کشور رسمى شد، عملاً استبداد و دیکتاتورى دوران پهلوى از استبداد گذشتگانشان گزندهتر و سختتر و مصیبتبارتر بود. در کشورى با این سابقه، امام بزرگوار ما این امکان را پیدا کرد، این توفیق را یافت که مسئلهى حضور مردم و انتخابات مردمى را به یک حقیقت نهادینه شده تبدیل کند. مردم ما هرگز مزهى انتخابات آزاد را، جز در برهههاى بسیار کوتاه در صدر مشروطه، تجربه نکرده بودند. در یک چنین کشورى، در یک چنین فضائى، امام بزرگوار ما از اولین قدم، انتخابات را در کشور نهادینه کرد. بارها شنیدید که در طول این سى و دو سالى که از پیروزى انقلاب اسلامى میگذرد، در حدود سى و دو یا سى و سه انتخابات در کشور اتفاق افتاده است، که مردم آزادانه پاى صندوقهاى رأى آمدند و رأى خودشان را به صندوق انداختند و منشأ تشکیل مجلس و دولت و خبرگان و شوراهاى شهر و امثال اینها شدند. این، بارزترین نمونهى عقلانیت امام بزرگوار ما بود.
عوامل متعددی منجر به بیداری اسلامی شد و آخرین عامل پیروزی حماس و حزب الله در جنگ 22 روزه و 33 روزه علیه اسراییل است که با پشتیبانی ایران انجام شد. و این جنگ ها اثبات کرد که تنها موانع اصلی جهان اسلام و ملت های اسلامی در برابر ظالمان کنونی جهان،آمریکا و اسراییل ایران است و...
حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی در گفت و گو با خبرنگار شفاف با اشاره به حماسه بزرگ 22 گفت: انقلاب اسلامی در ابتدا پس از پیروزی یک شوک مهمی را به سرمایه داری غرب وارد کرد که تا مدتهاغربی هاامکان اینکه بتواند به سمت برنامه ریزی جدی برای مقابله با انقلاب اسلامی و موجی که در افکار عمومی جهان ایجاد کرده بود را نداشتند.
وی ادامه داد: پس از این شوک،جهان اسلام و ملت های اسلامی با شنیدن پیروزی انقلاب و دریافت موضع گیری ها و عملکردهای نظام جمهوری اسلامی در قبال آمریکا و غرب گرایش زیادی به انقلاب پیدا کردند. به گونه ای که حتی صحبت های حضرت امام (ره) در رابطه با صدور انقلاب اسلامی موجب شد که غربی ها به تکاپو بیفتند و برای مقابله با انقلاب اسلامی و جلوگیری از سرایت انقلاب به کشورهای منطقه موانعی را ایجاد کنند.
با آنکه تا قبل از انقلاب ایران، مسلمانان در گوشه و کنار جهان، مسلمان بودن خود را از روی شرم پنهان میکردند، امروزه نه تنها مسلمانان احساس عزت میکنند، بلکه با گسترش بیداری اسلامی، حکومتهای دیکتاتوری و مورد حمایت امریکا ـ مثل اردن، بحرین، الجزایر، قطر، کویت، مصر، امارات، عربستان و... ـ در مقابله با موج اسلامگرایی با معضلاتی مواجه شدهاند. بیتردید، انقلاب اسلامی مهمترین تأثیر را در این رشد داشته است و امروزه، حضور فعال بیش از 195 گروه و جنبش اسلامگرا در کشورهای عربی، نشانی از گسترش این موج دارد؛ گروههایی که همة آنها غیرمستقیم از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفتهاند و بعضی از آنها هم مستقیم از ایران حمایت و پیروی میکنند.
بیداری اسلامی به عنوان حرکتی مهم در منطقه، الهام گرفته از انقلاب اسلامی ملت ایران است. علیرغم توطئه ها و سنگ اندازی های دشمن، امروز ندای آزادی خواهی و عدالت طلبی ملت ایران در سایه آموزه های اسلامی به سراسر جهان رسیده و اثرات خود را در منطقه به منصه ظهور گذاشته است. ما نمی گوییم که بیداری اسلامی توسط مردم ایران صورت گرفته اما معتقدیم این خیزش از انقلاب اسلامی الهام گرفته است. لذا دشمن از این پس بر حرکت های تفرقه انگیز خود در بین ملت های مسلمان خواهد افزود و ما نباید نسبت به این موضوع غفلت کنیم. مسلمانان باید به وحدت به عنوان مسئله و موضوعی استراتژیک نگاه کنند نه تاکتیکی،نباید به موضوع وحدت به عنوان یک شعار و یا منحصر به مقطعی خاص نگاه کرد بلکه باید به وحدت عمقی نگاه شود. هیچ مانعی نتوانست امام خمینی را از اهداف متعالی خود باز دارد و یا او را خسته کند نگاه غرب در زمان طاغوت به ملت ایران نگاه ارباب و رعیتی بود.ایران اسلامی در سه دهه اخیر در بخشهای مختلف پیشرفتهای چشمگیری داشته و امروز به عنوان یکی از کشورهای مقتدر دنیا محسوب میشود،همان کشوری که برای مسئولانش، کشورهایی همانند انگلیس تصمیمگیری میکردند امروز میبینم که به برکت انقلاب در مقطعی از تاریخ قرار گرفته که در حال رقم زدن فصلی تازه و نو است. اعتقاد و اعتماد به نصرت الهی و صبر، مقاومت و استقامت در برابر امر الهی و اطاعات از فرامین خالق یکتا را از ویژگی بارز امام و مقام معظم رهبری و رمز پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران برشمرد.